نتیجه ................
سلاممممممممممممممممممممممم مامانی امروز بالاخره رفتم دکتر و دکبر گفتش 30 ابان عمل بشم از الان استرس دارم بابایی میگه توکه یبار عمل شدی دیگه چرا اینجوری هول استرس داری دسته خودم نیست کلا ادم ترسویی هستم البته زودتر میشد ولی من هم به خاطر ایام محرم و مراسمی که داریم وجون نمیخام کسی از عمل من با خبر بشه اخه عمه اینا محرم میان پیش ما من سرم شلوغ پلوغه وعمل خاصی نیست که به همه بگیم اینم بگم بابایی خودش اینطوری میخاد اگه بدونی بابایی چقدر خوشحال شد گفت حداقل یه قدم جلوتر رفتیمااااااااااااااااااااااااا خودمونیما هر وقت حرف بچه میشد میگفت هرچی خیره وخدا صلاح میدونه همون بشه ولی وقتی دکتر گفت مشکلتون چیز خاصی نیست ...
نویسنده :
سيدفاطمه
11:56